“کاکه و کاکه ئی” و شباهت آن با نظم اخوت Fraternitas در روحانیت مسیحی:

“کاکه و کاکه ئی” و شباهت آن با نظم اخوت Fraternitas در روحانیت مسیحی:

طریقت یاری بویژه درحوزۀعثمانی به الکاکائی/ کاکه ئی شناخته میشوند، بنظر ادموندز این آیین در عراق (دست کم تا پایان عمر دولت عثمانی) دست نخورده تر باقیمانده، (از تحولات عقیدتی جوامع همکیش در ایران پس از عصر صفوی برکنار مانده، هرچند در ایران هم مرکزیت گهواره تا حد زیادی از تحول و شیفت مذهبی بدور بوده است). در جای جای حوزۀشاهو مانند شمشیر پاوه که پیشتر یارسانان در آنجا بودند، هنوز خانواده هایی بدان نام البته در کیش اسلام شافعی ساکنند. نام کاکائی اشاره بدین مضمون دارد که پیران و باورمندان طریقت مزبور همدیگر را کاکه (در گورانی، برادر بزرگ، معادل کاکا/ کاکو در فارسی) خطاب میکرده اند، نام کاکه در سورانی هم وارد شده، اما در کرمانجی چندان متداول نیست.

کاکانو Kakanu (محتملاً مرکب از kaka +Anu) در کتیبۀ SAA 06 133. Court Decision Concerning a Theft (694-I-24) (Iraq 32 02) نام یکی از شهود است که گویا تاجر بوده است. Kaka در کتیبه های Sennacherib 173 [via RINAP/RINAP3] و Sennacherib 193 [via RINAP/RINAP3] در زمرۀارباب انواع آشوری یاد شده است.

در ماتیکان هزار دادستان فصل42 – ماده38 آمده است: و آن گفته شده، در (فرمانروایی) اعلیحضرت خسرو قبادان (نوشیروان)، مردی کَکا kakā نام بود و مردی دیگر آذرتُخم، در زمینی همانند بتکده داشتند. زمانی بنابر فرمان مؤبدان بتکده برکنده، آتشکده ای در جایش برپا گردید. هنگامیکه مقرر شد، آتشکده به دیوان بنیادهای خیریه واگذار شود، در مورد در اختیار داشتن بدون زیان تمامی آن زمین، آتشکده توسط ککا و آذرتخم (و نیز مالکیت آن از طریق قیمومت) از سوی ککا و آذرتخم و فرزندان و نوادگان ایشان صادر شد. ککا و آذرتخم آن آذر را به عنوان آتش بهرام به آتشکده نشاندند و سالاری آن آتشکده را تا زمانی که کاکه و آذرتخم زنده بودند بدیشان داده شد. ولی پس ازمرگ ککا و آذرتخم، بُزرگ که مؤبد اردشیر خُرّه بود، در این مورد که بنابر فرمان و اختیار، آن آتشکده به سالاری ککا و آذرتخم برپا شد، فرمانی داد که بنابر همین آیین فرزندان و نوادگان دختری (او) نیز باید سالاری آتشکده را در دست داشته باشند و واتیار (در این باره) فرمود تا “داد فرخ داد هرمز” که مغان اندرزبُذ بود در این باره که اگر آنان که این آتشکده را برپا کردند، برای سالاری آن آتشکده فرمانی نداده بودند، (آنگاه سالاری) آن را که ککا برپا کرده بود، از میان فرزندان و نوادگان دختری ککا و (سالاری) آن که آذرتخم برپا داشته بود، از میان فرزندان و نوادگان آذرتخم باید، بزرگتر و بهتر در دست میداشت، حکمی داده و آنرا مهر کرد.

نظم اخوت Fraternity در روحانیت مسیحی هم وجود دارد و راهبان و کشیشان عیسوی همدیگر را بسته به نوع زبان اروپایی Frater, Friar, Frere, Brother و … خطاب میکنند و بنظر میرسد ریشه در فرهنگ ستایش قهرمانان و آلهات یونانی و یا آیین مهر Mithra دارد که در روم، آناتولی و بخشهایی از ایران رواج داشته است. سازمانهای مرکب از اخوان مسیحی در قرون وسطی و جنگهای صلیبی نقش مهمی بازی کردند، در عصر سکولاریسم نیز گروههای فراماسونری و انجمنهای صنفی به تقلید از آنها در پی آمدند. آیا ممکن است در عصر جنگهای صلیبی (قرون12-13 میلادی) میان این جریانات و کاکائیان و داسنیان ارتباط و تبادل فرهنگی رخ داده باشد؟ یا اینکه هردو مستقلاً از ادیان کهن نظم اخوت را به ارث برده اند؟ گفتنی است “کاکه” در گویش هراتی به معنی عیار، رادمرد و جوانمرد و در گویش هزاره به معنی “زیبا و برازنده” است و این واژه تا اواسط قرن بیستم به مردانی با خواص فوق الذکر نسبت داده شده که در محلات تاریخی شهر کهنه کابل زیسته اند. همچنین این واژه در گویشهای کابلی، هراتی و قندهاری معنی “برادر پدر” نیز میدهد.

جنبش فرهنگی گوران

گوران، زبانی مستقل از زبان کُردی و از گروه زبانهای ایرانی شمال غربی و هم خانواده با زبانهای تالشی، وفسی، گیلکی و سمنانی است. گوران بزرگ شامل گویشهای هورامی (لهون، تخت)، گوران (ژاوروئی-پاوه ای، باجلان، عبدالملکی، زنگنه-کندوله ئی، جباری، همه وند، گهواره ای و ...)، شبک و زازا (دیملی) و ... میباشد که در زاگرس مرکزی، شمال عراق و شرق آناتولی رواج دارد.

Next Post

گوران و ابعاد مختلف آن:

س مرداد 24 , 1402
گوران و ابعاد مختلف آن: هویت گورانی به سبب قدمت تاریخی و وسعت جغرافیایی در خلال قرون در ابعاد و مفاهیم و مضامین مختلفی نمود یافته است، مفروض داشتن آن در یک بعد، سبب نادیده انگاشتن ابعاد دیگر میشود، قرائتی که در سالهای اخیر در اورامانات رواج یافته است. ابعاد […]

You May Like